تنها ترین ها
برای آن مینویسم که روزی دلش مهربان بود.
درباره وبلاگ


Rozalya

پيوندها
M O B I N
♕ دلشکسته ها ♕
من از پاییز غمگین ترم
سیگنال رایگان بورس
بیا تو دم در بده!
به روز ترینها
صداباران
عاشقانه
عاشقی بد دردیه
شاخه نیلوفر من
اشک گم شده
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان روزایه عاشقی و آدرس bee2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 79611
تعداد مطالب : 687
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
Rozalya

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

گذشت امابدان تاآخر عمردرگیر من خواهی بود وتظاهرمیکنی که نیستی.
مقایسه توراازپادرخواهدآورد...
"من"میدانم به کجای قلبت شلیک کرده ام!...

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

در دست‌های چه کسی
اسراف می‌شوی تو
اکنون که من
به ذره‌ذره‌ات محتاجم؟

- ییلماز اردوغان

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

مرا ببخش

آنقدر نیامدی

پیر نبودن‌هایت شدم

حال اگر بیایی

جوانیم را چگونه برایت بیاورم

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

ﻣﻦ ﯾﮏ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ “ﺧﻮﺩﻡ” ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﻡ:
برای ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩم
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺭﻭ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ مهربون بودم
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ
برای اینکه صادق بودم
برای اینکه خودخواده نبودم
برای اینکه بی رحم نبودم
برای اینکه سنگ دل نبودم
برای اینکه واسش کم نذاشتم
برای اینکه بهش بد نکردم
برای اینکه دلشو نشکستم
برای اینکه حماقت کردم
برای اینکه بچگی کردم
برای اینکه دیوونه گی کردم
برای اینکه پــشـــیمـــونم
پیـــشــیمــونم
پــشـــیـــمـونم
خـــودم..منـــو بـــبــخش!!!!

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

 

 

 

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

هیچ وقت این دو جمله را نگو :
ازت متنفرم ... دیگه نمیخوام ببینمت ...

هیچ وقت با این دو نفر همصحبت نشو :
از خود متشکر ... وراج ...

هیچ وقت دل این دو نفر را نشکن :
پدر ... مادر ...

هیچ وقت این دو تا کلمه را نگو :
نمیتونم ... بد شانسم ...

هیچ وقت این دو تا کارو نکن :
دروغ ... غیبت ...

هیچ وقت این دو تا جمله رو باور نکن :
آرامش در اعتیاد ... و امنیت دور از خانه ... !

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

ساعت که به وقت خیانت نزدیک شود، زمان
تند می گذرد.. آنقدر که
حماقت خودش را
زیرک جلوه می دهد.. تا دستت
آلودهء دست های کسی شود که
برای هیچ کجای آینده ات، تره هم خرد نمی کند..
خیانت یعنی... دست می اندازی خودت را با
وعده وعید عشق های صدتا یه غاز..، که
حق به جانب می شوند وقتی
در جلد روحت فرو می روند تا
تو بمانی و باور برزخی که
که در حوالی دنیایت خیمه خواهد زد...
خیانت یعنی... به تمسخر خودم لبخند می زنم... یعنی
پشیمانی تمام ناگفته های من شد وقتی
پل پشت سرم را محض خاطر سرابی هوسناک ویران کردم..
...
دنیا را نگاه می کنم
تنهایی ام هنوز از خیانت آب می خورد و
خیانت همان حماقتی است که
مقسومٌ علیه همه عذاب های زندگی ام شده است..

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ
ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ
ﮐﻨﻢ؟ !
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺟﻮﺍﺑﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ … ﻭ … ﮔﻔﺖ :
ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ؟؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﻠﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ…
ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﻣﻮﻗﻌﯿﮑﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ
ﺍﺯﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩﻡ …
.
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻙ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ… ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩﻡ
ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ
ﻧﺒﻮﺩ .
ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ .
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ…
ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ .
ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ !!!
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ
ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ
ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿﺴﺎﺧﺘﯽ ؟؟؟ !!!
ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ .
ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻮ

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

فریدون مشیری
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپيد
برگهای سبز بيد
عطر نرگس، رقص باد
نغمه و بانگ پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک ميرسد اينک بهار
خوش بحال روزگار
خوش بحال چشمه ها و دشتها
خوش بحال دانه ها و سبزه ها
خوش بحال غنچه های نيمه باز
خوش بحال دختر ميخک که ميخندد به ناز
خوش بحال جان لبريز از شراب
خوش بحال آفتاب
ای دل من، گرچه در اين روزگار
جامهء رنگين نمی‌پوشی به كام
بادهء رنگين نمی‌نوشی ز جام
نقل و سبزه در ميان سفره نيست
جامت از آن می كه می‌بايد تهی است
ای دريغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسيم
ای دريغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دريغ از «ما» اگر کامی نگيريم از بهار
گر نکوبی شيشهء غم را به سنگ
هفت رنگش ميشود هفتاد رنگ
....................................................................................
سال نو رو به همه دوستان عزیزم تبریک میگم
از خداوند برای همه مردم این کره خاکی صحت و سلامت رو طلب میکنم

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

این را بـــــه یاد بسپـــــار یک نفر ... یک جایی ... تمام رویاهاش لبخند توست ... و زمانی که به تو فکر می کنه ... ....احساس می کنه که زندگی واقعا با ارزشه .... پس هر گاه احساس تنهایی کردی ... این حقیقت رو به خاطر داشته باش ... ...یک نفر.... ...یک جایی ... ....در حال فکر کردن به توست

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

واسه اونایی که سال قبل پیشمون بودن ولی الآن دیگه نیستن

واسه اونایی که الآن تو بیمارستانن و نیاز به دعاهای شما دارن

واسه کسایی که امروزو تنها سپری میکنن

واسه سربازایی که امروز دارن پست میدن

واسه همه زندانیایی غیر عمد

واسه سربازان در بند

واسه سلامتی پدر مادرا

دعا کنید

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

شیشه عطر بهار لب دیوار شکست
و هوا پر شد از بوی خدا،
همه جا آیت اوست.
دیدنش آسان است،
سخت آن است كه نبینی اورا

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

سین امسال ما هشت سین دارد ...

سین هشتم : سرباز

5 سربازی که در اسارت هستند .سربازی که هنوز برای کودک ده روزه او اسم انتخاب نکردن تا پدرش برگردد و اسم او را انتخاب کن.

دعا برای ازادی سین هشتم در لحظه تحویل سال نو.

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

این را بـــــه یاد بسپـــــار یک نفر ... یک جایی ... تمام رویاهاش لبخند توست ... و زمانی که به تو فکر می کنه ... ....احساس می کنه که زندگی واقعا با ارزشه .... پس هر گاه احساس تنهایی کردی ... این حقیقت رو به خاطر داشته باش ... ...یک نفر.... ...یک جایی ... ....در حال فکر کردن به توست

 

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

11 ماه گذشت...
بعضی ها دلشان شکست
بعضی ها دل شکستند
خیلی ها عاشق شدند و خیلی ها تنها
خیلی ها از بین ما رفتند
خیلی ها به جمع ما اضافه شدند
گریه کردیم، خندیدیم
گاهی زندگی بر خلاف آرزوهایمان گذشت
و...
از همه آن خاطره ها فقط چند روز باقی مانده!

صمیمانه از درگاه خدا آرزو دارم نوروزی که پیش رو دارید، آغاز روزهایی باشند که آرزویشان را دارید...

**************************************

گاهی عمر تلف میشود ؛

به پای یک احساس ….

گاهی احساس تلف میشود ؛

به پای عمر !

و چه عذابی میکشد ،

کسی که هم عمرش تلف میشود ؛

هم احساسش ......

**********************

هی دختر

ﺑﻴﺎ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ ﺭﺍﺯﻯ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﻢ

ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ !
ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ نگرفتند !
ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
خوب دعوا میکنند !
ﻓﻘﻂ ﺑﻠﺪﻧﺪ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ خراب ﮐﻨﻨﺪ !
ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺍﺷﮏ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ !
ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻨﺪ ﻣﺮﺩﻳﺸﺎﻥ ﺯﻳﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﺮﻭﺩ!!!
ﻣﻰ ﺷﻨﻮﻯ ??
ﺗﻪ ﺻﺪﺍﻳﺶ ،ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻯ ﺑﻰ ﺻﺪﺍﺳﺖ که ﺑﺎ ﻳﮏ ﺍﻏﻮﺵ ﺳﺎﺩﻩ ، ﻗﻠﺐ ﻫﺮ ﻣﺮﺩﻯ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺑﺪﺳﺖ ﺍﻭﺭﺩ .
ﻧﮕﺎﻫﺶﮐﻦ ???
ﻭﻗﺘﻰ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻭﻗﺘﻰ ﻣﺮﻳﺾ ﺍﺳﺖ
ﻭﻟﻰ ﺩﻟﺴﻮﺯﻯ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻧﻴﺴﺖ .!!!
ﭘﺪﺭﺕ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻴﺮ ﺍﺳﺖ !!
ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻰ
ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﺟﺮ ﺯﻧﻰ ﻣﻴﮑﻨﻨﺪ
ﺑﻰ ﻣﻌﺮﻓﺘﻨﺪ
ﺣﺮﻑ ﺑﺪ ﻣﻴﺰﻧﻨﺪ
ﺑﺎﺯﻯ ﺑﻠﺪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ
ﺍﻧﻬﺎ ﺗﻘﺼﻴﺮﻯ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ
ﮐﺴﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻧﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩﻩ
ﮔﻞ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﻫﺎﻳﺶ ﻧﺰﺩﻩ
ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﻧﺒﻮﺳﻴﺪﻩ
ﺍﻭ ﺑﺠﺎﻯ ﺑﻮﺳﻪ ﺳﻴﻠﻰ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻳﺎﺩﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﻣﺮﺩ
ﺑﺎﻳﺪ ﻗﻮﻯ ﺑﺎﺷﺪ
ﺩﺧﺘﺮﮎ ...
ﭘﺴﺮﻫﺎیی هستند نمیشکنند
ﻣﮕﺮ ...
ﺑﺪﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﮐﻰ ...

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

هرچیزى زمانى دارد…
نفس هم که باشى؛
دیر بیایى، رفته ام.

********************************************************

A woman has got to love a bad man once or twice in her life to be thankful for a good one.


هر زنی باید در عشق چند باری در زندگی اش شکست بخورد تا قدر عاشق واقعی اش را بداند

********************************************************

ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻻﯾﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ . ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ   
      ﻣﮕﺮ ﺩﺭﺩ ﻫﻢ
ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟ 
        ﻫﯽ ﺭﻓﯿﻖ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻣﻦ ...
         ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ
ﻧﯿﺴﺖ  
       ﺩﻟﻢ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ ﻭ ﻣﻦ ...     
    ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .  
      
ﺑﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﻢ ﻭ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ...   
      ﺷﺎﯾﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺗــﺮ ﻣﯽ
ﺷﺪﻡ ﻓﻘــﻂ ﻭ ﻓﻘـــﻂ ...
ﺍﮔﺮ  ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﺪﯼ ...        
 ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﺑﻪ
ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ     ﺍﻧﺪ !!  

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

من چرک نویس احساسات تو نیستم. دوست داشتنهایت را روی من تکرار نکن .

****************************************************

منطق تو را از الف به ب می برد، در حالی که تخیل تو را به همه جا می برد.

****************************************************

حُسن باران این است
که زمینی ست، ولی
آسمانی شده است
و به امداد زمین می آید...

***********************************************

دلگیرم از مرغ هایی که دانه خوردنشان پیش ما بود؛

و حالا برای دیگران تخم می گذارند؛

ولی می دانم روزی؛

بوی کباب شدنشان به مشامم می رسد ...!

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya
می‌گویند برای کسی بمیر که برایت تب کند!
ماندن و از خود مایه گذاشتن در رابطه‌ای که ارزش شما در آن نادیده گرفته می‌شود یک اشتباه اساسی است!
 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

ﺩﺧﺘﺮه ﺗﻮ ﻭﯾﭽﺖ ﭘﯽ ﺍﻡ ﺩﺍﺩﻩ : ﻣﺎﺷﯿﻦ ﮐﻪ ﻋﮑﺴﺶ ﺗﻮ آﻟﺒﻮﻣﺘﻪ ﻣﺎﻝ
ﺧﻮﺩﺗﻪ؟
...ﮔﻔﺘﻢ: آﺭﻩ
ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﭘﺴﺮﻩ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﯽ !!
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﯽ
! ﭘﻮﻝ ﺷﺪﻡ ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ
ﮔﻔﺖ :ﻭﻟﯽ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺭﯾﻢ!! Neutral
ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﯾﻪ ﻣﺪﻝ ﺟﺪﯾﺪﺗﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ..!!
ﺩﺧﺘﺮﻩ :ﭼﺮﺍ ﺑﺎ
ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ عاﺧﻪ ........ ؟!!
ﯾَﻨﯽ ﻣﻦ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ
ﭘﺎﮐتم

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya
ده چیز که مانع ده چیز دیگر میشود .. غرور مانع یادگیری .. تعصب مانع نوع اوری .. کم رویی مانع پیشرفت .. ترس مانع ایستادن .. تخیل مانع واقع بینی .. بدبینی مانع شادی .. خود شیفتگی مانع معاشرت .. شکایت مانع تلاش گری .. خود بزرگ بینی مانع محبوبیت .. عادت کردن مانع تغییر ....
 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

خدایا! ذهنم پریشان است قلبم بی قرار است افکارم شوریده اند و درمانده ام پس رشته زندگی ام را به دست های امن تو می سپارم آن گاه توفان می خوابد و آرامش تو حکم فرما می شود

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

موندنی باشی هميـشه، لـب پائيزُ نبوسی
نشه پرپر شی عزيزم، مهربون گلم نپوسی

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

تردید ها به ما خیانت میکنند تا به انچه لیاقتش را داریم نرسیم!!!

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

گاهي بايد با تمام وجود زنانگيت را خرج کني!!…

گاهي بايد با تمام وجود مردانگيت را خرج کني !!…

نــه در تــخــت خــواب !!…

در  مــشـــکلات  !!…

در بـاهـم بــودنـهـا !!…

در کوتاه آمدن ها !!…

در روزگار سردو گرم !!…

در ادامه راه حتي پياده !!…

آن موقع هست که ميتواني به زنانگيت افتخار کني !!…

آن موقع هست که ميتواني به مردانگيت افتخار

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

    بي سوادان قرن 21 کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه را دور بریزند ودوباره بیاموزند. «الوین تافلر»                                      

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

می سپارم دل به دریا، بی خیال
می شمارم لحظه ها را، بی خیال
می کشم بر دفتر نقاشی ام
نقش های زشت و زیبا، بی خیال
دوره گردی می شوم هر شب چو باد
ميكنم تکرار غزل ها، بی خیال

 
برچسب:, :: :: نويسنده : Rozalya

نه چتر با خود داشتی،نه روزنامه،نه چمدان
عاشقت شدم.
از کجا باید میفهمیدم مسافری؟؟؟؟
حالا که رفتی،به سلامت
دست و پا گیرت نمیشوم بهترینم

 
برچسب:میلاد, حیدری,, :: :: نويسنده : Rozalya

از یه جای به بعد دیگه مغز نمیکشه

از یه جای به بعد دیگه زخم حس نمیشه (به قول معروف زخم که از عصب بگذرد دیگر حس نمیشود )

از یه جای به بعد مشکلات جزی از وجودت میشه

از یه جای به بعد به همه اونای که اعتماد کرده بودی دیگه اعتماد نمیکنی

از یه جای به بعد حتی اسم عشقتم نمیاری

از یه جای به بعد خانوادتم حسابت نمیکنن

از یه جای به بعد دلت از همه میشکنه

از یه جای به بعد تو هم میشی مثله من

از یه جای به بعد همه رو فراموش میکنی میشی تنها

به نظرت زنده هستم و زندگی میکنم یا این که نفس میکشم زنده مانی میکنم .....

 

 

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد