خیلی دیره وقتی که تازه میفهمی اونی که از همه ساکت تر بود بیشتر از همه دوست داشت در حالیکه تو حواست به شیرین زبونی یه عشق دوروغی بود ......

مگه قلــبـــــ مـــن بـــتـــــــ بــود...؟

که خدا تـــو را

براي شـکـستــنــ ـش فرستاد…؟

من تورا دوست دارم ...
تو دیگری را ٰ
و دیگری مرا ...
پس ما همه تنهاییم !!!

خنده هات پيشکش همون ؛ که تو رو از من گرفت
فقط خواهشاً وقتي ريد بهت برنگرد....

خدایا...

کسی را که قسمت کس دیگریست سر راهمان قرار نده

تا شب های دلتنگیش برای ما باشد

و روزهای خوشش برای دیگری

اوني که رفت به حرمت گــــهي که خورده ديگه حق نداره برگرده

عاشقت خواهم ماند، بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت

بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد

بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد

بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد

برای آن کسی که به تو مهرمی ورزد راه دوستی و مهربانی بگشا،

که این گونه دوستی پایدار است

گاهی . . .
بــایـد بــه “فــــاصله ها” خـوش آمـد بگیم !
شــایـد آمـده انــد . . .
تــا بخشی از “حـــماقـت هـایــمان” را ، جبـــــران کنــــند...

دیشب در خلوت تنهاییم آهسته بی تو گریستم

کاش صدای هق هق گریه ام را باد به تو میرساند

تا بدانی "بی تو" چه می کشم

کاش قاصدک این پیغام را به تو میرساند که امید و آرزوهایم بی تو

آهسته آهسته در حال فرو ریختن است

یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت ... !
دوســـت داری ، همـــدرد نداری ..
خانـــواده داری ، حمــــایت نداری ..
عشــق داری ، تکـــیه گاه نداری ...
مثل همیشه ؛
هــمه چی داری و هــیچی نداری

بین من و تو شباهتی هست:

تو دل شکسته ای و من دل شکسته ام.

دلتنگ که شدی،

پیش من بیا...

کمی غصه هست باهم میخوریم‏!‏

گــاهــے عـــمـــر تــلـف مــے شــود ؛


بــﮧ پــاے یـــڪـ اפـــســاس . . .


گـــاهــے اפـــســاس تــلـــف مــے شـــود ؛


بـــﮧ پــاے عـــمـــر (!)


و چــﮧ عـــذابــے مــے ڪــشــد ،


ڪــســے ڪــﮧ هــҐ عـــمـــرش تــلــف شــده ؛


هــҐ اפـــســاســـش . . .

خود را نرنجان.......
آنکه بودنت را قدرندانست لایق حضور در فکرت هم نیست

مخاطب خاص همیشه به این معنی نیست که
بهترین مخاطبته

گاهی به این معنیه که :

میتونه خیلی خاص حالتو بگیره

میتونه خیلی خاص تنهات بزاره

میتونه خیلی خاص بگه دوست ندارم

میتونه خیلی خاص بهت بگه تو دیگه کهنه شدی

میتونه خیلی خاص با یکی غیر توام دوست باشه

شاید یه کسی شبا برای اینکه خواب تورو ببینه
به خدا التماس می کنه!!
شاید یه کسی به محض دیدن تو دستاش یخ می کنه و تپش قلبش مرتب
بیشتر می شه!!!
مطم ع ن باش یه کسی شبا به خاطر تو ؛

تو دریایی از اشک می خوابه !!!!

ولی تو اونو نمی بینی ....

خودم مــے گــويم:
نـآمــرد رآ بــرعـکــس کـنـے درمــآن مـے شـود
پـــس مـے گــذآرَم در خيـآلـم هــمــآن نـآمــرد بــمــآنــے (!)
کـسـے چـہ مـے فـہـمـد . . .
ايــن نآمـرد هــمــآن درمــآن مــن اســتـ (!)

از کسی که دوسش داری ساده دست نکش شاید دیگه هیچ کسو
مثه اون دوس نداشته باشی

از کسی هم که دوست داره بی تفاوت عبور نکن شاید هیچ
کس تو رو مثه اون دوس نداشته باشه

می نویسم بدون آنکه بدانم دلتنگیهایم خواننده ای خواهد داشت یا نه؟

می نویسم بدون آنکه بدانم او که باید بخواند خواهد خواند یا نه؟

دل تو بزرگ است و طاقت دارد امــــــــــــا دل من چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!

با سر انگشتان لرزان مینویسم نامه ای 
تا بخوانی قصه ی پر غصه دیوانه ای
جای پای اشکها بر هر سطور نامه ام 
با جوابت چلچراغان میشود ویرانه ای

با بخشش دیگران خودرا ازبذرکینه ها وکدورتها دورکنید

ســــر زده بیــــــا …
کمــــــﮯ آشفتــــگی بــــد نـیست …
آن وقــــــت …
تکــــــاندن ِ شانــــــه هاﮮ ِ پُـر غُـبــــــار
و مُرتب کردن ِ موهــــــاﮮ ِ پریـشــــــانت ،
بهانـــــــﮧ اﮮ مـﮯشود براﮮ ِ زندگـــــــﮯ . . .

قــرارمـان..
فقـط ..
یـک "مــانیــتورِ" کـوچـک بـــود !
امّــا ..
اکنــون ..
قلبـــم را ببـین..
که بــا هــر"آف" شدنــت ..
چــگونـه ..
بـیقــرارِ " آمــدنــت " مـی شـــود !

در ازدحام این همه یکـــے بود یکـــے نبود

براے ما که هیچـــــــ وقت نبود . .

همون بهتــــر كه الان كُلا نیست !!

گر روزي داستانم را نقل کردي ،بگو :

بي کس بود ، ولي کسي رو بيکس نکرد.

تنها بود ، ولي کسي رو تنها نذاشت.
... کوه غم بود ، ولي کسي رو غمگين نکرد.
شايد بد بود ، ولي هيچ وقت بد کسي رو نخواست.
در کل؛ بي وجدان نبود.

چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان
برای کسی که در دوری ما
شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .

گاه نجوا میکنم ان غزال وحشی ام را عاشقان گم کرده ام --

عشق می سوزد مرا ارام جان گم کرده ام -

دوستش دارم ولی افسوس...........

مرا قضاوت نکن تو فقط چهره ام را می بینی نه سرگذشتم را.........

اولین کسی که عاشقش میشی دلتو میشکونه و میره . دومین کسی رو که میای دوست داشته باشی و از تجربه قبلی استفاده کنی دلتو بدتر میشکنه و میزاره میره . بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیست و از این به بعد میشی اون آدمی که هیچ وقت نبودی . دیگه دوست دارم واست رنگی نداره .. و اگه یه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو میشکونی که انتقام خودتو ازش بگیری و اون میره با یکی دیگه ...... اینطوریه که دل همه آدما میشکنه